به نام آنکه عشق را آفرید
*** عشق ***
عشق پرتوی از گل و زمین است
عشق کبوتری زیبا آفرین است
عشق چو نم نم بارون الهی
هر جایی ریزد نقش زمین است
عشق چشمه ای باشد از دل کوه
یا آبی زلال زیر زمین است
عشق بلبلی باشد به ترانه
لبخند و نوای عشق همین است
عشق رودی باشد چه مصفا
سنگ و ساحلش صد آفرین است
عشق ماهی باشد چه درخشان
شب در آسمان همچو نگین است
عشق سرّی است از اسرار دلها
با وصال عشق چه قدر شیرین است
عشق شمعی است که اگر بسوزد
پروانه کنارش به کمین است
بی عشق دنیا زندگی شد تلخ
درد دل عاشقان همین است
***
میر حمزه طاهری هریکنده ای (نوپا)
سلام
بسیار خوب. شعر زیبا و خواندنی بود. با ارزوی توفیق
یا علی
سلام
خوبید؟
خوندمتون دوست خوبم
اما
یه مساله هست
تمام توصیفاتی که از عشق کرده بودید رو قبلا حداقل ۲۰۰ بار به شکلهای مختلفی شنیده بودم
فکر نمی کنید عشق می تونه چیزهای تازه تری هم باشه؟
جزیی تر نگاه کنید
به دور و بر خودتون
ممنونم که به کلبه ی درویشی ما تشریف آوردید
درضمن وبلاگ قشنگی دارید
موفق باشید
سلام
خوبی
وبلاگ زیبا و اشعار فوق العاده زیبایی داری
برای استفاده بی اجازه از مطالبتون هم معذرت می خوام
موفق باشی