ای که قرآن چو داستان خوانی / بعد معنی کنی به نادانی

هرچه خواندی نکرد مغزت درک / نتوان کرد رد به آسانی

داوری هرکه با تعصب کرد / بنما یاند عیب پنهانی

پس مگو بُد خلیل، دیوانه / رو بیابش دلیل قربانی

ای وطن دوست با توام حرفیست! / تا به کی اندر این وطن مانی؟

بیست؟ پنجاه؟ صد؟ نهایت چند؟

خود تو دانی جهان بود فانی

متولد شدی چو در ایران

عربان را کثیف و سگ خوانی؟

گر عرب می‌شدی چه می‌گفتی؟

زنده باید نباشد ایرانی؟

هر چه هستی و هر کجا باشی

گر دوابی و گر ز مرغانی

باش در کار خویشتن مشغول

گو چها کرده‌ای که انسانی؟

قتل؟ غارت؟ فساد و خونریزی؟

تا به کی غوطه‌ور در اینانی؟

گر به دلخواه خویش آمده‌ای

پس بکن هر غلط که بتوانی