وقت پرواز ...
(تقدیم به تو که بعد از پروازم مانند شمعی می سوزی و می سازی)
نفـســـای خســـه مــــن
بـه هــــوای پـــر کشیدن
کمـکـم کــن خیلی تنهـام
واسه جای خوب رسیدن
تـو نگـاهی مثه بـارون
ابـــرم و واست می بـارم
چـه کنـم که قسمت اینه
جز تو هیچکسی ندارم
تـــو مــراقب گــلا باش
حــالا دیگـه بـاغبــونی
بـــذار اونــا روبـرا شن
تومی تونی تومی تونی
جز ترانه های داغــون
چیزی تــو دنیــا نـدارم
منتظـر برات می مـونم
بخــونـی اونو کنــارم
با نگا به اشک چشمات
میشکنـه همش دل مـن
حالم اینجا خیلی خـوبه
وقتی می زنی تو لبخن
جـای مـن تو آسمـــونه
آسمون جای بدی نیس
تو مواظب خودت باش
دنیا جای آخــری نیس
تو رو به خدا سپردم
خدا خوب و مهربونه
غم و سختی رو توغربت
همه چیزو اون می دونه
دساتــو تـو آسمــــونا
واسه دیدنم تـو وا کن
بین ایـن همـه ستاره
منو بشناس و سوا کن
داری آسمون می آیی
دوتـا دساتـم شدن واز
داری می رسی بهم تو
با ترانه ام تـو پـرواز
***
میر حمزه طاهری هریکنده ای نوپا
درود مثل همیشه عالی بود
دعوتید گرامی
سپاس ازحضورتون
شادباشیدوخوب
با من حرف بزن
مثل یک پیراهن نارنجی با روز
مثل وقتی که ابر
صرف شستن یک سنگ می کند.
مثل وقتی که صرف همین شعر می شود
با من حرف بزن
مثل یک بازی در وسط تابستان
و به چیزی فکر نکن
و به چیزی فکر نکن
می دانم
زمین گرد است
و جاذبه
در پای درختان سیب بیشتر است.
"زنده یاد غلامرضا بروسان
سلام اگر با تبادل لینک موافق هستید به بنده اطلاع دهید سایت خوبی دارید