به نام خدا
محرم ماه خون بر شمشیر...
دو دیده اشک باران است ، محرم
ز سوگ جمله یاران است ، محرم
جهان می بارد ، اشک داغ یاران
ز ظلم نابکاران است ، محرم
ز رقص و تیر و نیزه جنگ و میدان
نظر بر تیغ برّان است ، محرم
نه رحمی باشد آنجا از یزیدان
عدو را سینه حیران است ، محرم
شکوه و بس عزاداری ، نمایان
به ماتم نوحه خوانان است ، محرم
جوان و پیر و کودک سینه ، عاشق
جهان را جمله نالان است ، محرم
حسین(ع) و جمله یاران شهیدش
محرم راه آنان است ، محرم
هدف بر آن گلوی ناز اصغر
کمان بر چله لرزان است ، محرم
به اشک زینب از نعش برادر
به زخم سم و پالان است ، محرم
گلو بس تشنه از شط فرات است
به راهی ، ساقی ، جانان است ، محرم
عمویی ، تشنه و با مشک آبش
اسیر ، بر تیر و پیکان است ، محرم
ز قدرت زور و بازوی ، ابوالفضل
مروّت تا دم جان است ، محرم
دو طفل مسلم از درد شکنجه
به بندی ، آهی ، پنهان است ، محرم
به زخم و نام قاسم تازه داماد
به عقدش ، حجله باران است ، محرم
تن خونین ، به آن خار مغیلان
به صحنه دیده سوزان است ، محرم
شهادت گشته کامل با محرم
به رمز و ریشه شاهان است ، محرم
نویسد ‹ طاهری› از ماه هجران
سخن در شعر فراوان است ، محرم
***
میر حمزه طاهری هریکنده ای (نوپا)
سلام
خسته نواشی برار
از اشنایی با شما خله خله خشال بییمه
اگه توندی به مه وبلاگ هم سر بزن
موفق بویی
salam
ey val khale hal hakerdeme jevani ba te sen no sal be fekr e farhang dare!
ahsant
mp3 ye kar haye aghaye gooran re khasseme (TAZIEH
men Abadan dareme va nattome oona re tahayye hakenem
komek haken ama re
math_put@yahoo.com
ایام سوگواری ابا عبدلله الحسین رو تسلیت می گم.
سلام بر دوست گرانقدرم
ممنونم از محبت شما
و حضور گرمتان
امشب غم تو در دل دیوانه نگنجد
گنج است و چه گنجی که به ویرانه نگنجد
تنهایی ام امشب که پر است از غم غربت
آن قدر بزرگ است که در خانه نگنجد
بیرون زده ام تا پدرم پرده ی شب را
کاین نعره ی دیوانه به کاشانه نگنجد
خمخانه بیارید که آن باده که باشد
در خورد خماریم به پیمانه نگنجد
میخانه ی بی سقف و ستون کو که جز آنجا
جای دگر این گریه ی یمستانه نگنجد
مجنون چه هنر کرد در آن قصه ؟ مرا باش
با طرفه جنونی که به افسانه نگنجد
تا رو به فنایت زدم از حیرت خود پر
سیمرغم و سیمرغ تو در لانه نگنجد
در چشم منت باد تماشا که جز اینجا
دیدار تو در هیچ پریخانه نگنجد
دور از تو چنانم که غم غربتم امشب
حتی به غزل های غیربانه نگنجد
سلام
به رسم ادب به وبلاگ شما سر زدم. اشعارتون زیباست.
گفت نوریست ز رخسارم برون. گفتمش این سرخی خون است از جامم.
هرچه دل بی رنگ شود اشعار رنگی تر خواهند شد.
عاشورا و کربلا کم نیست که ما چند قرن قبل را گرفته ایم. البته که احترام و یادبود زیباست ولی امام ما هم از این کار رضایت چندانی نخواهد داشت که سکوت در برابر ظلم کنیم و برای او گریه کنیم.
بگذریم.
درد ما را نیست درمان الغیاث / هجر ما را نیست پایان الغیاث
موفق باشید.
سلام وبتون عالی بود اگه میشه به وب منم یه سری بزنید واگه خاطره یا داستان جالبی دارید تو بخش نظرات بنویسین در اخر ماه به بهترین خاطره جایزه داده میشود
سلام
شعراتون قشنگ هستن
البته من زیاد وارد نیستم به این مسایل
شعر یا البته شبه شعری که تو وبلاگم گفتم رو دیدین؟
خوشحال می شم نظرتونو بدونم راجع بهش
اگه افتضاحه پاکش کنم
باز محرم شدو دلها شکست از غم زینب دل زهرا شکست
باز محرم شد و لب تشنه شد از عطش خاک کمرها شکست
آب در این تشنگی از خود گذشت دجله به خون شد دل صحرا شکست
قاسم ولیلا همه در خون شدند این چه غمی بود که دنیا شکست
محرم ماه غم نیست ماه عشق است محرم مَحرم درد حسین است
سلام گلم عالی بود خیلی زیبا ودلنشینه قلمت روان ودلت جوان
موفق باشین
سلام دوست من
کن دعا مهدی بیاید یا حسن
کربلا را او گشاید یا حسین
از اینکه به کلبه کوچک من سر زدی ممنون.
به آرزوهای قشنگتون برسین...
رویا
سلام
ممنونم که از ما هم یادی کردی
خیلی شعر زیبایی بود
ماه م محرم و تسلیت می گم بهتون.
حضرت قاسم ابن الحسن (2)
زمان چیدن لاله عتاب لازم نیست
سرور و همهمة شیخ و شاب لازم نیست
زمان چیدن یک گل هجوم کی آرند
برای کندن غنچه شتاب لازم نیست
قتیل دیدة پر آب و تیغ ابروتم
زمان ذبح مگر تیغ و آب لازم نیست
سلام آخر قاسم به زحمتت انداخت
مرا که طفل یتیمم جواب لازم نیست
بگو به لشگریان سوارة دشمن
زمان کشتن طفلان عذاب لازم نیست
عدو ز پیکر این گل گلاب میخواهد
برای مجلس ختمم گلاب لازم نیست
ز سوز تشنگی عالم به دیدهام تار است
گل خزان زده را آفتاب لازم نیست
دلم خراب دو چشمت شد از همان آغاز
به کوی عشق بنای خراب لازم نیست