شب یلدا ...
جشنی بـه پـا شد وقت رویــایـی است
شب شب طـــــولانی و یلــــدایی است
لحظه خوش و سفره پراز برکت است
هرکه به رسمش بانی و حـرکت است
دیده گـران است و بزرگ مهتر است
واژه دراز است و دل دفتـــــــر است
گـرد همند لحظه شادی خــوش است
هــر که دگــر فکر کند ناخـوش است
مست و سرور و جشن یلـــــدایی اند
رسم ادب عـــــاشق و دریـــــایی اند
لحظه که طـــولانـی و همـــراهی شد
بهــره شــویم شب شب یلـــدایی شد
خنده رسید برلب و امشب صفاست
غصه پرید امشب و امشب صفاست
رسم ادب حکــم که مهمــان شـویم
جمله به دست بوس بزرگان شویم
قصــه شـده دفتــــر نـــوپــایــی ام
زنــده شـده خاطـــــر رویــایــی ام
***
میر حمزه طاهری هریکنده ای نوپا
درودزیبابوداپم