آسمون کربلا اشک می باره ...
آسمون داره می باره
کربلا شیون به پا شد
خیمه ها دارن می سوزن
زینبم صاحب عزا شد
ای محرم ماه ماتم
اومدی با ظلم و کینه
داغ زهرا تازه کردی
می زنه به سر و سینه
کاروانی اومد از راه
لشکری میون راهه
کودکی لب تشنه بی تاب
منتظر یه قطره آبه
کشته ها میدون زیادن
روی چوب خیزرانن
خون گرفته کربلا رو
آسمونا گریه دارن
عموئی با مشک خونی
علقمه فرات و آبه
گوشه ای سکینه بی حال
تشنه و همش تو خوابه
ساعتاس عمو نیومد
علقمه داره می جنگه
مشکو تو دندون گرفته
عمو عباسم می لنگه!
عمه جان بابای من کو؟
دیگه صبر من تمومه
از چشای خیست ، حالا
می دونم کارش تمومه
اصغرم کجایی لا لا
پرزدی تو آسمونا
مادرت شکسته بی تو
می خونه لالا لا لا لا
می چکه خون از گلویت
زخم تو چقد زیاده
توی قنداقه ات پر از خون
چش به راته هی ربابه
حرمله داره می سوزه
یه نگا به کودکم کرد
این چه ظلمی بود خدایا
به علی اصغرم کرد
علی اکبر جوونم
زیر پای اسب و لشکر
تن پاره پاره پرخون
مثه گلی گشته پرپر
قاسمم اومد تو میدون
نجمه خیلی بیقراره
دس و پای پرخون انگار
عقد و تو حجله اش می ذاره
زینب اومد سوی میدون
قد و قامتی خمیده
جسم بی سر در بیابون
این ستم هیچکی ندیده
طاهری در ماه ماتم
می زنه به سینه و سر
یاد یاران می نویسه
شعر و نوحه توی دفتر
***
میر حمزه طاهری هریکنده ای (نوپا)
چهارمین دوره جشنواره مردمی فیلم عمار-اکران همزمان فیلمهای جشنواره در سراسر کشور 13تا21دی
برای اکران همزمان در روستا و شهر خود به ammarfilmfest.irمراجعه فرمایید
سلام جناب هریکندی
الان میشود این شعرها را خواند و تغییرات را احخساس کرد
دست استاد انصاری درد نکنه
خدا حافظ
سلام دوست شاعرم
شاعرانه های ناب تون رو خوندم ... درود بر شما
همیشه درود دوست عزیز...
کاری است متفاوت نسبت به کار های پیشین که در این خانه خواندم
نخسته شاعر!
شاعرتر از همیشه پیروز- سرفراز- ماندگار و برقرار بمانید
عالی بود سپاس بخاطر زحمتتون و احساس نابتون زیبا بود
اجرتان با اقا سید الشهدا ع
سلام آقای طاهری ممنون که بهم سر زدید من از نقد دوستان دلخور نمیشم خیلی هم خوشحال میشم . همینطور از لطف دوستانی مثل شما !